خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . روخوانی کردن
[فعل]
vorlesen
/ˈfoːɐ̯ˌleːzn̩/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: las vor]
[گذشته: las vor]
[گذشته کامل: vorgelesen]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
روخوانی کردن
(بلند) خواندن، قرائت کردن
1.Ich habe ihm täglich das Buch vorgelesen.
1. من روزانه برای او کتاب میخوانم.
2.Ich lese meinen Kindern oft etwas vor.
2. من معمولا برای بچههایم چیزی میخوانم.
تصاویر
کلمات نزدیک
vorlegen
vorlaut
vorlauf
vorlage
vorladung
vorlesung
vorlesungsverzeichnis
vorliebe
vorliebnehmen
vorliegen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان