[اسم]

die Vorliebe

/ˈfoːɐ̯ˌliːbə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Vorlieben] [ملکی: Vorliebe]

1 علاقه

مترادف و متضاد Faible Interesse Neigung Aversion
  • 1.Ich habe eine Vorliebe für Bücher über Physik.
    1. من علاقه به کتاب‌های فیزیک دارم.
  • 2.Ihre persönlichen Vorlieben interessieren mich nicht.
    2. علاقه‌های شخصی شما، نظر من را جلب نمی‌کنند.
  • 3.Sie isst mit Vorliebe Schokoladeneis.
    3. او بستنی شکلاتی را با علاقه می‌خورد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان