خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نام کوچک
[اسم]
der Vorname
/ˈfoːɐ̯ˌnaːmə/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Vornamen]
[ملکی: Vornamens]
1
نام کوچک
1.Ich heiße Müller, mein Vorname ist Eva.
1. من "مولر" نام دارم، نام کوچک من "اوا" است.
2.Sie hat drei Vornamen.
2. او سه نام کوچک دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
vorn
vormund
vormonat
vormittags
vormittag
vorne
vornehm
vornehmen
vorort
vorrang
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان