خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیش غذا
[اسم]
die Vorspeise
/ˈfoːɐ̯ ʃpaɪ̯zə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Vorspeisen]
[ملکی: Vorspeise]
1
پیش غذا
1.Als Vorspeise gibt es heute Tomatensuppe.
1. امروز به عنوان پیش غذا سوپ گوجه داریم.
تصاویر
کلمات نزدیک
vorspann
vorsorglich
vorsorgeuntersuchung
vorsorgen
vorsorge
vorspiel
vorspielen
vorsprechen
vorsprung
vorstadt
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان