خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گرم
[صفت]
warm
/vaʁm/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: wärmer]
[حالت عالی: wärmste-]
1
گرم
1.Du brauchst keine Jacke. Es ist warm draußen.
1. تو به کاپشن نیاز نداری. بیرون هوا گرم است.
2.Du musst dich warm anziehen.
2. تو باید لباس گرم بپوشی.
3.Für den Winter brauche ich einen warmen Pullover.
3. من برای زمستان به یک پلیور گرم نیاز دارم.
4.Mittags möchte ich gern ein warmes Essen.
4. من ظهرها غذای گرم دوست دارم (بخورم).
تصاویر
کلمات نزدیک
wareneingang
ware
wappnen
wappentier
wappen
warmfront
warmhalten
warnen
warnung
warschau
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان