1 . کار 2 . کارخانه
[اسم]

das Werk

/vɛʁk/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Werke] [ملکی: Werk(e)s]

1 کار اثر

  • 1.Die bekanntesten Werke der Malerin sind in diesem Museum zu sehen.
    1. مشهورترین کارهای این نقاش را می‌توان در این موزه دید.
  • 2.die frühen Werke des Schriftstellers
    2. آثار قدیمی نویسنده

2 کارخانه

  • 1.Die Firma hat ein Werk in Unna und eins in Hagen.
    1. این شرکت یک کارخانه در "اونا" و یکی در "هاگن" دارد.
  • 2.Wir haben gestern das Werk besichtigt.
    2. ما دیروز از آن کارخانه دیدن کردیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان