1 . مخالفت
[اسم]

der Widerspruch

/ˈviːdɐˌʃpʀʊχ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Widersprüche] [ملکی: Widerspruch(e)s]

1 مخالفت اعتراض

  • 1.Die Parteien konnten von Widersprüche vermeiden.
    1. احزاب توانستند از مخالفت‌ها پرهیز کنند.
  • 2.Gegen die Entscheidung gab es keinen Widerspruch.
    2. در مقابل تصمیم هیچ مخالفتی وجود ندارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان