[اسم]

der Widerstand

/ˈviːdɐˌʃtant/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Widerstände] [ملکی: Widerstand(e)s]

1 پایداری مقاومت، استحکام

  • 1.Schon nach der ersten Niederlage gab die Armee den Widerstand auf.
    1. بعد از اولین شکست ارتش پایداری را از دست داد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان