خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شاخه
[اسم]
der Zweig
/t͡svaɪ̯k/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Zweige]
[ملکی: Zweig(e)s]
1
شاخه
شاخه گیاه
1.Durch den Sturm hat der Baum einige Zweige verloren.
1. در طول طوفان این درخت چندین شاخه را از دست دادهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
zweifeln
zweifellos
zweifelhaft
zweifel
zweifach
zweihundert
zweimal
zweisprachig
zweitausend
zweite
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان