1 . تمام شدن 2 . خاموش بودن
[فعل]

aus sein

/aʊs zaɪ̯n/
فعل بی قاعده ضعیف فعل ناگذر
[گذشته: aus war] [گذشته: aus war] [گذشته کامل: aus gewesen] [فعل کمکی: sein ]

1 تمام شدن تعطیل شدن، به پایان رسیدن

  • 1.Das Theater ist aus.
    1. تئاتر تمام شده‌است.
  • 2.Um wie viel Uhr ist die Schule aus?
    2. مدرسه کی تعطیل می‌شود؟

2 خاموش بودن

  • 1.Das Licht ist aus.
    1. این چراغ خاموش است.
  • 2.Es ist kalt hier. Ist die Heizung aus?
    2. این‌جا سرد است. آیا سیستم گرمایشی خاموش است؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان