خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زنگ در
[اسم]
die Klingel
/ˈklɪŋl̩/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Klingeln]
[ملکی: Klingel]
1
زنگ در
1.Drück bitte auf die Klingel!
1. لطفا زنگ را فشار بده!
2.Du musst klopfen, unsere Klingel funktioniert nicht.
2. تو باید در بزنی، زنگ ما کار نمیکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
klinge
klimpern
klimmzug
klimawandel
klimatisieren
klingeln
klingelton
klingen
klinik
klinke
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان