1 . (از چیزی) مطلع شدن
[عبارت]

von etwas Wind bekommen

/fɔn ˈɛtvas vɪnt bəˈkɔmən/

1 (از چیزی) مطلع شدن (از چیزی) باخبر شدن

  • 1.Ich habe davon Wind bekommen, dass mich meine Frau betrügt!
    1. من در این مورد باخبر شدم که زنم من را فریب داده‌است.
  • 2.Wir haben zum Glück rechtzeitig Wind davon bekommen, dass dort bald ein Flughafen gebaut wird.
    2. ما خوشبختانه به موقع مطلع شدیم که به زودی در آنجا یک فرودگاه ساخته خواهد‌ شد.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت‌اللفظی این عبارت "از چیزی باد گرفتن" است و احتمالا از زبان شکارچیان وارد ادبیات عامه شده‌است؛ شکارچیان بایستی بر خلاف جهت باد غذا می‌خوردند تا حیوانات وحشی از وجود آنها با خبر نشوند و به همین علت این عبارت کنایه از "مطلع شدن" یا "باخبر شدن" دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان