خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1.to frown
[فعل]
اخم کردن
( ا-خ-م- -ک-ر-د-ن )
1
to frown
to scowl
(از روی عصبانیت، ناراحتی و ...) چهره درهم کشیدن، چین به ابرو انداختن
to frown
/fraʊn/
/fraʊn/
to scowl
/skaʊl/
/skaʊl/
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان