1 . برخلاف خواب مو شانه زدن 2 . دست انداختن
[فعل]

to tease

/tiːz/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: teased] [گذشته: teased] [گذشته کامل: teased]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 برخلاف خواب مو شانه زدن

2 دست انداختن اذیت کردن، مسخره کردن، به سخره گرفتن

معادل ها در دیکشنری فارسی: دست انداختن سر به سر گذاشتن
  • 1.I used to hate being teased about my red hair when I was at school.
    1. من قبلاً متنفر بودم از اینکه به‌خاطر موی قرمزم در مدرسه مسخره می‌شدم.
  • 2.I was only teasing, I didn't mean to upset you.
    2. من فقط داشتم دست می‌انداختمت، منظور نداشتم که ناراحتت کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان