1 . کلی
[تخصیص گر]

a shitload of

/ɐ ʃˈɪtloʊd ʌv/

1 کلی (مقدار) بسیار زیاد

culturally sensitive informal
مترادف و متضاد a metric shitload of a shit ton of
a shitload of work
کلی کار
  • I'm sorry, I can't come on the trip this weekend. I've got a shitload of work to catch up on.
    متاسفم، این آخر هفته نمی‌توانم به سفر بیایم. کلی کار دارم که باید به آن‌ها رسیدگی کنم.
a shitload of trouble
دردسر بسیار زیاد
  • You're going to be in a shitload of trouble if you get caught.
    در دردسر بسیار زیادی می‌افتی اگر گیر بیفتی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان