خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تحقیر کردن
[فعل]
to abase
/əˈbeɪs/
فعل گذرا
[گذشته: abased]
[گذشته: abased]
[گذشته کامل: abased]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تحقیر کردن
پست کردن
مترادف و متضاد
belittle
degrade
humiliate
1.the boss abases his employees every day just because he has problems with his wife.
1. آن رییس کارکنانش را هر روز تحقیر می کند فقط به این خاطر که او با همسرش مشکلاتی دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
abas
abandonment
abandonedly
abandoned
abandon
abasement
abash
abashed
abashment
abate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان