خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حواسپرت
[صفت]
absent-minded
/ˈæbsənt-ˈmaɪndəd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more absent-minded]
[حالت عالی: most absent-minded]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حواسپرت
سربههوا، بیحواس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سربههوا
مترادف و متضاد
forgetful
oblivious
1.Most old people are absent-minded.
1. بیشتر افراد سالمند حواسپرت هستند.
2.Our neighbor is very absent-minded. He is always getting locked out of his house.
2. همسایه ما خیلی سربههوا است. او همیشه پشت در خانه میماند.
تصاویر
کلمات نزدیک
absent
absence makes the heart grow fonder
absence
abseil
absconder
absent-mindedly
absent-mindedness
absentee
absentee ballot
absentee landlord
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان