خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اتهام
[اسم]
accusation
/ˌækjəˈzeɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اتهام
تهمت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اتهام
تهمت
1.The accusations were not true.
1. آن اتهامات درست نبودند.
تصاویر
کلمات نزدیک
accusal
accusable
accursed
accurse
accurately
accusative
accusatory
accuse
accused
accuser
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان