خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نمره عالی گرفتن
2 . آس (در بازی ورق)
3 . امتیاز سرویس (تنیس)
[فعل]
to ace
/eɪs/
فعل گذرا
[گذشته: aced aced]
[گذشته: aced aced]
[گذشته کامل: aced]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
نمره عالی گرفتن
با موفقیت گذراندن
1.He aced all his tests.
1. او در تمام امتحانات نمره عالی گرفت.
[اسم]
ace
/eɪs/
قابل شمارش
2
آس (در بازی ورق)
تک خال
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آس
تکخال
the ace of hearts
آس دل
3
امتیاز سرویس (تنیس)
سرو امتیازآور
تصاویر
کلمات نزدیک
accustomedness
accustomed
accustomary
accustom
accusingly
ace a test
acedia
acephalous
acerb
acerbate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان