خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تلخ یا ترش (مزه)
2 . تند (در خلقوخو)
[صفت]
acerb
/ˈæsɜːb/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: acerber]
[حالت عالی: acerbest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تلخ یا ترش (مزه)
مترادف و متضاد
acerbic
a yellowy acerb fluid
مایع زرد رنگ تلخ
2
تند (در خلقوخو)
مترادف و متضاد
acerbic
1.He was renowned for his acerb tongue.
1. او بهخاطر زبان تندش معروف بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
acephalous
acedia
ace a test
ace
accustomedness
acerbate
acerbic
acerbity
aceric
acerose
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان