خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ماجراجویی
2 . ماجرا
[اسم]
adventure
/ədˈven.tʃər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ماجراجویی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ماجراجویی
مترادف و متضاد
quest
venture
1.It's a movie about the adventures of two friends traveling through Africa.
1. داستان فیلم درباره ماجراجوییهای دو دوست در سفر به آفریقا است.
2.We got lost on the Metro - it was quite an adventure.
2. ما در مترو گم شدیم؛ ماجراجویی کاملی بود.
a sense/spirit of adventure
حس/روحیه ماجراجویی
adventure movie/story ...
فیلم/داستان و... ماجراجویی
Have you seen any adventure movie lately?
اخیرا هیچ فیلم ماجراجویی دیدهای؟
2
ماجرا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ماجرا
تصاویر
کلمات نزدیک
adventitiously
adventitious
adventist
advent
advantageous
adventure game
adventure playground
adventurer
adventuress
adventuring
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان