خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هواپیما
[اسم]
aircraft
/ˈer.kræft/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
هواپیما
هواگرد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هواپیما
مترادف و متضاد
airplane
military/commercial aircraft
هواپیمای نظامی/تجاری
تصاویر
کلمات نزدیک
airbus
airbrush
airborne
airbase
airbag
aircraft carrier
aircrew
airdrome
airfare
airfield
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان