1 . شرکت هواپیمایی
[اسم]

airline

/ˈɛrˌlaɪn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شرکت هواپیمایی

معادل ها در دیکشنری فارسی: شرکت هواپیمایی
  • 1.Mostly, women work in airlines.
    1. بیشتر، خانم‌ها در شرکت های هواپیمایی کار می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان