خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مضطرب
[صفت]
alarmed
/əˈlɑrmd/
غیرقابل مقایسه
1
مضطرب
دلواپس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هراسان
مترادف و متضاد
anxiously
worried
1.I'm extremely alarmed about the dog.
1. من شدیدا در رابطه با آن سگ، مضطرب [دلواپس] هستم.
تصاویر
کلمات نزدیک
alarm clock
alarm call
alarm bell
alarm
alanna
alarming
alarmist
alas
alaska
alb
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان