1 . مضطرب
[صفت]

alarmed

/əˈlɑrmd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مضطرب دلواپس

معادل ها در دیکشنری فارسی: هراسان
مترادف و متضاد anxiously worried
  • 1.I'm extremely alarmed about the dog.
    1. من شدیدا در رابطه با آن سگ، مضطرب [دلواپس] هستم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان