خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناشیانه
[صفت]
amateurish
/ˈæməʧərɪʃ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more amateurish]
[حالت عالی: most amateurish]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ناشیانه
ناواردانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آماتوری
1.Whoever painted this room did an amateurish job.
1. هر کسی که این اتاق را رنگ زده است، کار ناشیانهای انجام داده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
amateur dramatics
amateur
amassed
amass
amaryllis
amative
amatory
amaze
amazed
amazement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان