خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رویدادنامه
[اسم]
annals
/ˈænlz/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رویدادنامه
تاریخچه، شرح وقایع سالیانه
مترادف و متضاد
historical records
1.His deeds went down in the annals of British history.
1. اعمال او در رویدادنامه تاریخ بریتانیا نوشته شد.
2.This is a historic day in the annals of the team.
2. امروز روزی تاریخی در تاریخچه تیم است.
تصاویر
کلمات نزدیک
annalist
anna
ann
anklet
anklebone
annatto
anne
anneal
annealing
annelid
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان