خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آنتیبیوتیک
2 . آنتیبیوتیک
[صفت]
antibiotic
/ˌæntibaɪˈɑːtɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more antibiotic]
[حالت عالی: most antibiotic]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آنتیبیوتیک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آنتیبیوتیک
an antibiotic drug
یک داروی آنتیبیوتیک
The doctor put her on antibiotic drugs.
دکتر به او داروهای آنتیبیوتیک داد.
[اسم]
antibiotic
/ˌæntibaɪˈɑːtɪk/
قابل شمارش
2
آنتیبیوتیک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آنتیبیوتیک
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
antiacid
anthus
anthropology
anthropoid
anthrenus scrophulariae
anticyclone
antidorcas euchore
antidorcas marsupialis
antihelix
antilocapra americana
کلمات نزدیک
antibacterial
anti-war
anti-virus
anti-spam filter
anti-semitism
antibody
antic
antichrist
antichristian
anticipate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان