خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عذرخواهی
[اسم]
apology
/əˈpɑl.ə.dʒi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عذرخواهی
پوزش (برای عدم شرکت در جلسه)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اِعتِذار
پوزش
معذرت
عذرخواهی
مترادف و متضاد
beg-pardon
expression of regret
1.I owe you an apology, Chris.
1. من یک عذرخواهی به شما بدهکارم "کریس".
تصاویر
کلمات نزدیک
apologue
apologizing
apologize profusely
apologize
apologetically
apoplectic
apoplexy
apostasy
apostate
apostle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان