خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . معماری
2 . معماری رایانه
3 . ساختار
[اسم]
architecture
/ˈɑrkəˌtɛkʧər/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
معماری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
معماری
مترادف و متضاد
building design
planning
structure
1.He is studying architecture.
1. او معماری میخواند.
2.She's a professor of architecture at the University of Oregon.
2. او استاد معماری دانشگاه اورگان است.
2
معماری رایانه
specialized
3
ساختار
مترادف و متضاد
structure
تصاویر
کلمات نزدیک
architectural
architect
archipelago
archipelagic
archimandrite
architrave
archive
archived
archives
archivist
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان