خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آتشافروزی
[اسم]
arson
/ˈɑːrsn/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آتشافروزی
ایجاد حریق عمدی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آتشافروزی
آتشسوزی عمدی
1.the fire is being treated as arson.
1. این آتش سوزی یک آتش افروزی (عمدی) تلقی شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
arsenide
arsenic
arsenate
arsenal
arse
arson attack
arsonist
art
art connoisseur
art deco
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان