خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هنردوست
[اسم]
art lover
/ˈɑːrt lˈʌvər/
قابل شمارش
1
هنردوست
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هنردوست
1.She is an enthusiastic art lover.
1. او یک هنردوست مشتاق است.
تصاویر
کلمات نزدیک
art gallery
art exhibit
art director
art deco
art connoisseur
art museum
art nouveau
art school
art student
art therapy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان