خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خاله/عمه/زنعمو/زندایی
[اسم]
aunt
/ænt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خاله/عمه/زنعمو/زندایی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خاله
زن دایی
زن عمو
عمه
1.Auntie Camille
1. خاله "کامیل"
2.I have an aunt in Australia.
2. من در استرالیا یک خاله دارم.
توضیح درباره واژه aunt
در زبان انگلیسی برای هر خویشاوند یا آشنای مونث از واژه aunt استفاده می کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
aula
auk
august
augury
augur
auntie
aura
aural
aureole
auric
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان