خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صافکار (خودرو)
[اسم]
auto body man
/ˈɔːɾoʊ bˈɑːdi mˈæn/
قابل شمارش
1
صافکار (خودرو)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
صافکار
مترادف و متضاد
panel beater
تصاویر
کلمات نزدیک
auto
autistic
autism
authorship
authorized
auto racing
auto-rickshaw
autobiographical
autobiography
autochthonous
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان