خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جاده فرعی
[اسم]
back road
/bæk roʊd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جاده فرعی
کوره راه
1.I prefer to take back roads and avoid the highway traffic.
1. من ترجیح می دهم از جاده فرعی بروم تا از ترافیک بزرگراه دوری کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
back pay
back out
back on one's feet
back issue
back down
back room
back seat
back seat driver
back street
back the wrong horse
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان