Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . سابقه
2 . پس زمینه
3 . خانواده
[اسم]
background
/ˈbæk.grɑʊnd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سابقه
پیشینه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سابقه
مترادف و متضاد
experience
grounding
history
record
from different backgrounds
با پیشینههای متفاوت
It’s important to understand other people, people from different backgrounds.
مهم است که سایر مردم، مردم با پیشینههای متفاوت را درک کنیم.
a person’s family/social/cultural/educational/class background
پیشینه خانوادگی/اجتماعی/فرهنگی/تحصیلی/طبقاتی و...
Talk about your educational background.
از سابقه تحصیلی خود صحبت کنید.
2
پس زمینه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پسزمینه
1.background music
1. موسیقی پس زمینه
in the background
در پس زمینه
a photograph with trees in the background
یک عکس با درختانی در پس زمینه
3
خانواده
1.She comes from a poor background.
1. او از خانوادهای فقیر می آید.
توضیحاتی در رابطه با background
واژه background در این مفهوم اشاره دارد به موقعیت مالی، تحصیلی و اجتماعی خانواده یک فرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
backgammon board
backgammon
backflowing
backflow
backflip
background knowledge
background level
background lighting
background noise
background processing
کلمات نزدیک
backgammon
backfire
backfield
backer
backdrop
background music
background noise
backhand
backhanded
backhander
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان