Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . چرند
2 . بالونی (نوعی سوسیس و کالباس)
[اسم]
baloney
/bəˈloʊni/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
چرند
حرف بیمعنی، مزخرف
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مهمل
مترادف و متضاد
nonsense
1.What a bunch of baloney!
1. عجب حرفهای بیمعنی [عجب چرندیاتی]!
2
بالونی (نوعی سوسیس و کالباس)
مترادف و متضاد
bologna
1.I don't like baloney.
1. بالونی دوست ندارم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
balochi
balneology
balmy
balmoral castle
balmoral
balsa raft
balsa wood
balsam
balsam apple
balsam capivi
کلمات نزدیک
balmy
balm
ballyhoo
ballsy
balls
balsa
balsamic vinegar
balti
baltic
baltimore
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان