خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرچم
[اسم]
banner
/ˈbænər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پرچم
بیرق
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پرچم
درفش
لوا
1.The banner said "Stop the war".
1. آن پرچم گفت "جنگ را متوقف کنید" [روی آن پرچم نوشته شده بود "جنگ را متوقف کنید"].
توضیحاتی در رابطه با banner
پارچه ای که مردم برای بیان عقاید خود نسبت به چیزی بخصوص روی آن شعار می نویسند و آن را علم می کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
banknote
banking concern
banking company
banking
bankers' hours
banoffee pie
banquet
banquette
bantam
banter
کلمات نزدیک
banned
banksia
banks
bankruptcy
bankrupt
banner ad
banner headline
bannister
banns
banoffee pie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان