[صفت]

bankrupt

/ˈbæŋkrʌpt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more bankrupt] [حالت عالی: most bankrupt]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ورشکسته

معادل ها در دیکشنری فارسی: ورشکسته ورشکست
مترادف و متضاد insolvent
  • 1.They went bankrupt in 2009.
    1. آنها در سال 2009 ورشکسته شدند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان