1 . کباب شده
[صفت]

barbecued

/ˈbɑr.bɪˌkjuːd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کباب شده کبابی

معادل ها در دیکشنری فارسی: بریان
  • 1.A barbecued chicken
    1. مرغ کباب شده
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان