خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باریت (شیمی)
[اسم]
barytes
/bˈæɹaɪts/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
باریت (شیمی)
باریتین
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باریت
تصاویر
کلمات نزدیک
barter
bartender
barry
barrow
barrister
bas-relief
basal
basalt
base
base drum
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان