خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حوله حمام
[اسم]
bathrobe
/ˈbæθ.roʊb/
قابل شمارش
1
حوله حمام
حوله پوشیدنی حمام
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قدیفه
1.He had his bathrobe on and his face was all clean.
1. او حوله حمامش را پوشیده بود و صورتش کاملا تمیز بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
bathos
bathometer
bathing suit
bathing costume
bathing
bathroom
bathtowel
bathtub
batik
batman
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان