خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . درک نکردن
[عبارت]
be beyond somebody
/bi bɪˈɑnd ˈsʌmˌbɑdi/
1
درک نکردن
در کت کسی نرفتن
informal
1.It's beyond me why she wants to marry Jeff.
1. در کت من نمیرود چرا او میخواهد با "جف" ازدواج کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
be between jobs
be based on
be bananas
be all the rage
be all mouth
be bombarded with
be born
be borne out
be bouncing off the walls
be cast down
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان