1 . درک نکردن
[عبارت]

be beyond somebody

/bi bɪˈɑnd ˈsʌmˌbɑdi/

1 درک نکردن در کت کسی نرفتن

informal
  • 1.It's beyond me why she wants to marry Jeff.
    1. در کت من نمی‌رود چرا او می‌خواهد با "جف" ازدواج کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان