خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . طفره رفتن
[عبارت]
beat around the bush
/bit əˈraʊnd ðə bʊʃ/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
طفره رفتن
1.I decided to stop beating around the bush and told him exactly what I thought of him.
1. من تصمیم گرفتم دست از طفره رفتن بردارم و به او بگویم دقیقا چه فکری دربارهاش میکنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
beat a dead horse
beat
beastly
beast of prey
beast of burden
beat down
beat one's head against the wall
beat something into one's head
beat the socks off someone
beat up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان