خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در کله کسی فرو کردن
[جمله]
beat something into one's head
/bit ˈsʌmθɪŋ ˈɪntu wʌnz hɛd/
1
در کله کسی فرو کردن
کسی را حالی کردن
مترادف و متضاد
drill
1.How often must I beat it into your head that dragons are dangerous?
1. چند بار باید در کله تو فرو کنم که اژدهاها موجودات خطرناکی هستند؟
تصاویر
کلمات نزدیک
beat one's head against the wall
beat down
beat around the bush
beat a dead horse
beat
beat the socks off someone
beat up
beat-up
beatbox
beaten
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان