خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خیانت
[اسم]
betrayal
/bɪˈtreɪəl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خیانت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خیانت
نارو
1.This was the first in a series of betrayals.
1. این اولین خیانت از مجموعهای از خیانت بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
betray
betony
betimes
betide
beth
betrayer
betroth
betrothal
betrothed
betsy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان