خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شرطبندی
[اسم]
betting
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شرطبندی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شرطبندی
تصاویر
کلمات نزدیک
better still
better safe than sorry
better off
better late than never
better
betting shop
bettor
betty
between
between the devil and the deep blue sea
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان