خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دو زبانه
[صفت]
bilingual
/baɪˈlɪŋgwəl/
غیرقابل مقایسه
1
دو زبانه
مسلط به دو زبان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دوزبانه
1.I just hired a bilingual secretary.
1. بهتازگی یک منشی مسلط به دو زبان استخدام کردم.
2.You'll need a bilingual dictionary.
2. به یک فرهنگ لغت دو زبانه نیاز خواهید داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
bilgewater
bilge
bile duct
bile
bilby
bilious
bilirubin
bilk
bill
bill of fare
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان