خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در خوردن زیاده روی کردن
2 . زیاده روی
[فعل]
to binge
/bɪnʤ/
فعل ناگذر
[گذشته: binged]
[گذشته: binged]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
در خوردن زیاده روی کردن
در نوشیدن زیاده روی کردن
1.To binge on beer
1. در نوشیدن آبجو زیاده روی کردن
[اسم]
binge
/bɪnʤ/
قابل شمارش
2
زیاده روی
افراط
1.One of the symptoms is binge eating.
1. یکی از علایم ها زیاده روی در خوردن است.
تصاویر
کلمات نزدیک
binding
binder
bind
binary system
binary
bingo
bingo wings
binnacle
binocular
binocular vision
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان