خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گاز گرفتن
[فعل]
to bite down
/baɪt daʊn/
فعل گذرا
[گذشته: bit down]
[گذشته: bit down]
[گذشته کامل: bitten down]
صرف فعل
1
گاز گرفتن
به دندان گرفتن
1.I bit down on something hard and broke my tooth.
1. چیز سفتی را گاز گرفتم و دندانم را شکستم.
تصاویر
کلمات نزدیک
bite
bitchy
bitch
bit player
bit part
bite one's head off
bite one's tongue
bite the bullet
bite the dust
bite the hand that feeds one
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان