خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جلوی زبان خود را گرفتن
[عبارت]
bite one's tongue
/baɪt wʌnz tʌŋ/
1
جلوی زبان خود را گرفتن
چیزی نگفتن
informal
1.I'm so angry at her but I promise to bite my tongue.
1. خیلی از او عصبانی هستم ولی قول میدهم که جلوی زبانم را بگیرم.
توضیحاتی در رابطه با عبارت bite one's tongue
عبارت bite one's tongue یا زبان خود را گاز گرفتن، به معنای جلوی زبان خود را گرفتن و حرفی را بیان نکردن است.
تصاویر
کلمات نزدیک
bite one's head off
bite down
bite
bitchy
bitch
bite the bullet
bite the dust
bite the hand that feeds one
bite-sized
biter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان